رکوردهاي ايران
رکوردهاي ايران
نکاتي پيرامون جشن نوروز: مسئله تحويل سال و به رسميت نشناختن نوروز در دين زرتشتي
نوروز طبيعي، روزي است که در آنروز خورشيد به نقطه اعتدال بهاري برسد. براي تشخيص نوروز در اين تعريف، ارتفاع خورشيد را در
روزهاي نزديک به اعتدال بهاري اندازه‌گيري مي‌کرد‌ه‌اند تا هنگامي که ارتفاع خورشيد به هنگام ظهر حقيقي برابر با عرض جغرافيايي ناظر
شود. روش ديگر براي تشخيص نوروز، ساخت سازه‌ها و شاخص‌هاي خورشيدي بوده که بتوان از روزنه‌ها يا فاصله ميان پايه‌هاي آن، طلوع
خورشيد نوروزي يا خورشيدي که ميل آن صفر درجه شده است را تماشا کرد و رصد نمود. بديهي است که در چنين شيوه‌‌هايي، آغاز سال نو
(اگر مبدأ سال اعتدال بهاري بوده باشد) الزاماّ همزمان با نوروز تقويمي نيست. اما نوروز تقويمي- بنا به تعريفي که خواجه نصير طوسي،
اُلُغ‌بيک و ملامظفر گنابادي بر اساس دانش‌هاي کهن‌تر به دست داده‌اند و تاکنون اعتبار خود را حفظ کرده است- عبارت است از «روزي که
خورشيد تا زمان عبور از نصف‌النهار محل به نقطه اعتدال بهاري رسيده باشد».

جشن بُتيگان: روزي مناسب براي بزرگداشت هنر و هنرمندان
نگارنده بر اين گمان است که چنانچه قرار بر انتخاب روزي براي گراميداشت و بزرگداشت هنر و هنرمندان، و يا برگزاري جشنواره‌ها و
گردهمايي‌هاي هنري باشد، جشن بتيگان در پانزدهم دي ماه مناسب‌ترين انتخاب ممکن براي اين روز خواهد بود. از آنجا که در فرهنگ و
باورهاي ايراني، مناسبتي در گراميداشت هنر ديده نشده و يا تاکنون شناخته نشده است، به ناچار مي‌بايد يا بر اساس رويدادهاي هنري معاصر
چنين روزي را برگزيد و يا اينکه به سراغ آيين‌ها و باورداشت‌هاي کهني رفت که تا اندازه‌اي با هنر پيوستگي داشته باشند. در حالت دوم، «جشن
بتيگان/ پيکرتراشي» در نيمه دي ماه پيوندهاي چشمگيري با هنر و آفرينش‌هاي خلاقانه هنري دارد. با اينکه منابع مطالعه و بررسي پيرامون اين
جشن بسيار محدود هستند و به مرور زمان از ميان رفته‌اند، اما با همان اندک منابع نيز مي‌توان تا اندازه‌اي با اين آيين کهنسال و فراموش‌شده آشنا
شد. ابوريحان بيروني در کتاب «آثارالباقيه» گزارشي بسيار کوتاه در باره اين جشن آورده است که به ‌رغم کوتاهي، مهم‌ترين سند برگزاري چنين
جشني در متون کهن است.

جشن بهاربد و روز پيام‌آوري زرتشت
در زماني که گاهشماري گاهنباري يا کهن‌ترين گاهشماري شناخته‌شده ايراني، روايي داشته و هنوز هم نشانه‌هايي از آن کم‌وبيش برجاي مانده
است؛ آغاز و ميانه هر يک از فصل‌هاي سال با سرور و شادماني، جشن گرفته مي‌شده است.

آيين قاليشويان اردهال: بازماندي کهن از جشن تيرگان و آرزوي باران
آيين‌ها و باورداشت‌هاي مقدس، همواره براي مردمان باورمند بدان، به عنوان يک اصل مقدس و گرامي زنده مي‌مانند و در کشاکش رويدادهاي
زمانه و هنگامه‌هاي گوناگون، تنها از شکلي به شکل ديگر در مي‌آيند و يا وجه تسميه خود را تغيير مي‌دهند.


چارشنبه‌سوري در دو متن کهن
در هيچيک از متون باقيمانده پيش از اسلام اشاره‌اي به جشن چهارشنبه سوري نشده است. در اوستا، کتيبه‌هاي عيلامي، هخامنشي، اشکاني و
ساساني و نيز در متون پهلوي و حتي در روايت‌هاي مورخان يوناني در باره ايران نيز در باره جشن چارشنبه‌سوري سخني گفته نشده است.

جشن شهريورگان: زادروز داراب (کورش؟) و مرگ ماني
شهريور‌روز از شهريورماه يا چهارمين روز اين ماه، برابر است با جشن شهريورگان که از آيين‌ها و مراسم وابسته به آن هيچگونه آگاهي در
دست نيست. برگزار نشدن آيين‌هاي جشن شهريورگان توسط ايرانيان در زماني طولاني، موجب شده است تا همه جزئيات آن به فراموشي سپرده
شود .


جشن تيرگان: نبرد تشتر و اپوش در آسمان ايران‌ زمين
English ايجاد شرايط آب‌وهوايي گرم و خشک و سال‌هاي کم ‌باران در فلات ايران به ويژه در حدود چهار هزار سال پيش موجب پيدايش برخي
باورهاي کيهاني در دوران باستان شده است.

جشن‌هاي کهن آغاز تابستاني و ديدار طلوع خورشيد در چارتاقي نياسر
در آغاز تابستان، خورشيد از بالاترين جايگاه طلوع خود در افق شمال خاوري برمي‌دمد و در بالاترين جايگاه غروبگاهي خود در افق شمال
باختري فرو مي‌رود. حرکت روزانه خورشيد در آسمان نيز در اين هنگام به بالاترين خط سير خود باز مي‌رسد که بيش از ديگر روزهاي سال به
قطب آسماني نزديک ميشود.


حاجي فيروز: پيام‌آور نوروزي


نوروز و آيين‌هاي آن
کوشش‌ايرانيان براي همزيستي آشتي‌جويانه جوامع بشري و پاسداشت زيست‌بوم‌چندي پيش خانم ميرزادگي با نگراني از نامه‌ها و پيام‌هايي سخن
مي‌راند که گويا بسياري از ايرانيان دور از ميهن براي برگزاري آيين‌هاي گروهي نوروزي با دشواري‌هايي روبرو شده‌اند.


آيين برافراشتن درفش کاوياني در سرزمين درفش‌هاي برافراخته
برگرفته از سخنراني اين نگارنده در همايش بين‌المللي نوروز، ارگ بم، اسفندماه 1379 شهر بلخ در شمال افغانستان امروزي و در نزديکي رود
آمودريا (جيحون) قرار داشته است.

جشن اسفندگان: روز گراميداشت زمين بارور و بانوان
ماه اسفند و به ويژه روز پنجم آن که در همه تقويم‌هاي ايراني «اسفندروز» ناميده مي‌شود؛ از روزگاران کهن، ماه و روز گراميداشت زمين
بارور و بانوان در فرهنگ ايراني دانسته مي‌شده است. واژه فارسي اسفند يا سپندارمذ، از واژه پهلوي «سپندارمد» و اوستايي «سپَـنتَـه‌آرمَـئيتي»،
برگرفته شده است.

جشن سده: جشن بزرگ آتش با خاستگاه کيهاني
جشن «سَـدَه» بزرگترين جشن‌آتش و يکي از کهن‌ترين آيين‌هاي گروهي و اشتراکي شناخته شده در ايران باستان است. در اين جشن و در آغاز
شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمين‌هاي ايراني بر بلنداي کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هايي برمي‌افروخته و هنوز هم کم‌‌وبيش بر مي‌افروزند.

شب چله (يلدا): شب زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايي
دير زماني است که مردمان ايراني و بسياري از جوامع ديگر، در آغاز فصل زمستان مراسمي را برپا مي‌دارند که در ميان اقوام گوناگون، نام‌ها
و انگيزه‌هاي متفاوتي دارد. در ايران و سرزمين‌هاي هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» يا «شب يلدا» نام مي‌برند که
همزمان با شب انقلاب زمستاني است.



جشنهاي ايران باستان
به ما امتياز دهيد :

با تشکر از حمايت شما