جمالالدين ابومحمد الياس بن يوسف نظامي معروف به نظامي گنجوي (حدود 537 تا 608 ه.ق) شاعر داستانسرا و
رمزگوي سده ششم ايران، بزرگترين داستان سراي منظومههاي حماسي عاشقانه به زبان پارسي است که سبک داستان محاورهاي را وارد
ادبيات داستاني منظوم پارسي کرد.

کودکي
نام پدرش يوسف نام جدش «ذکي» و نام جد اعلايش «مويد» بوده و سه همسر و يک فرزند به نام محمد داشتهاست. زادبوم نظامي شهر
گنجه (واقع در جمهوري آذربايجان کنوني) ميباشد. نام مادرش رئيسه بود. وي در سنين کم يتيم شد و دايي اش خواجه عمر بزرگش نمود

ازدواج
نظامي سه بار ازدواج کرد. همسر نخستش آفاق، کنيزکي بود که فخرالدين بهرامشاه حاکم دربند به عنوان هديهاي برايش فرستاده بود. آفاق
اولين و محبوبترين زنان نظامي بود. تنها پسر نظامي، محمد از آفاق بود. وقتي نظامي سرودن خسرو و شيرين را به پايان رساند آفاق از دنيا
رفت. در ان زمان محمد هفت سال بيشتر نداشت.

عجيب است که دو همسر ديگر نظامي نيز در سنين جواني فوت کردند و مرگ هر کدام پس از اتمام يکي از آثار او اتفاق ميافتاد.

تحصيلات
نظامي مانند اغلب اساتيد باستان از تمام علوم عقلي و نقلي بهره مند و در علوم ادبي و عربي کامل عيار و در وادي عرفان و سير و سلوک
راهنماي بزرگ و در عقايد و اخلاق ستوده پايبند و استوار و سرمشق فرزندان بشر بوده و در فنون حکمت از طبيعي و الهي و رياضي
دست داشتهاست.

اخلاق
در پاکي اخلاق و تقوي، نظير حکيم نظامي را در ميان تمام شعراي عالم نميتوان پيدا کرد. در تمام ديوان وي يک لفظ رکيک و يک سخن
زشت پيدا نميشود و يک بيت هجو از اول تا آخر زندگي بر زبانش جاري نشدهاست. از استاد بزرگ گنجه شش گنجينه در پنج بحر مثنوي
جهان را يادگار است که مورد تقليد شاعران زيادي قرار گرفتهاست، ولي هيچکدام از آنان نتوانستهاند آنطور که بايد و شايد از عهده تقليد
برآيند. اين شش دفتر عبارتند از:

مخزن الاسرار، خسرو و شيرين، ليلي و مجنون، هفت پيکر، شرفنامه و اقبالنامه که همگي نشان دهنده هنر سخنوري و بلاغت گوينده توانا
آن منظومه هاست....

سبک نظامي
نظامي از شاعراني است که بايد او را در شمار ارکان شعر فارسي و از استادان مسلم اين زبان دانست. وي از آن سخنگوياني است که مانند
فردوسي و سعدي توانست به ايجاد و تکميل سبک و روشي خاص دست يابد. اگر چه داستانسرايي در زبان فارسي به وسيله نظامي شروع
نشده ليکن تنها شاعري که تا پايان قرن ششم توانستهاست شعر تمثيلي را به حد اعلاي تکامل برساند نظامي است.

وي در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ايجاد ترکيبات خاص تازه و ابداع معاني و مضامين نو و دلپسند و تصوير جزئيات بانيروي تخيل و
دقت در وصف مناظر و توصيف طبيعت و اشخاص و به کار بردن تشبيهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کساني است که بعد از خود
نظيري نيافتهاست.

با وجود آنکه آثار نظامي از نظر اطناب در سخن و بازي با الفاظ و آوردن اصطلاحات علمي و فلسفي و ترکيبات عربي فراوان و پيچيدگي
معاني بعضي از ابيات، قابل خرده گيري است، ولي «محاسن کلام او به قدري است که بايد او را يکي از بزرگترين شعراي ايران ناميد و
مخصوصاً در فن خود بي همتا و بي نظير معرفي کرد.

نظامي در بزم سرايي، بزرگترين شاعر ادبيات پارسي است.

به جرأت ميتوان گفت که او در سرايش لحظههاي شادکامي بي همتاست، زبانش شيرين است و واژگانش نرم و لطيف، و گفتارش دلنشين. آن
گونه که در بازگويي لحظههاي رزم، نتوانسته از فشار بزم رهايي يابد به اشعار رزم نيز ناخودآگاه رنگ غنايي دادهاست.

برجستگيها و ويژگيهاي شعر نظامي
1- تشبيهات و توضيحات او، زيبا و هنرمندانه و بسيار خيال انگيزند.

2- در تصوير جزئيات طبيعت و حالات، بسيار تواناست.

3- انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتيجه آشکار آن، موسيقي شعر اوست.

4- ايجاد ترکيبات خاص و ابداع و اختراع معاني و مضامين نو و دلپسند.

5-تازگي معاني و ابداع ترکيبات تازه که در شعر نظامي به وفور يافت ميشود، کلام وي را گاهي دچار ابهام ميکند، علاوه بر اينها کثرت
«لغات عربي» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مباني فلسفه و معارف اسلامي» سخن اين شاعر را دشوار و پيچيده کردهاست.

ادعاي تفرشي بودن نظامي
بعضا ادعاهائي بر تفرشي بودن اين شاعر بزرگ موجود است. اين ادعا عمدتاً توسط اهالي تفرش مطرح ميگردد و طبق اين ادعا روستاي
«تا» که از توابع تفرش است به عنوان زادگاه اصلي نظامي عنوان ميگردد. منشا اين ادعاها ميتواند اشعار ذيل از اقبالنامه ميتواند باشد.
به تفرش دهي هست «تا» نامِ او نـــظامــي از آنـــجا شــده نامجو

البته صحت و سقم اينکه اين اشعار در اقبالنامه اصلي بوده و يا بعدا در آن وارد شده مورد بحث است.

دلايل زيادي در رد اين ادعا ارائه شدهاست از جمله دليل نبود منطقه يا روستائي بنام «تا» توسط استاد نفيسي. اما دليل استاد نفيسي از
آنجائيکه روستائي بدين نام موجود است قاطع نيست.

قاطعترين دليل براي رد اين ادعا اين است که تفرش را تا پيش از قرن هشتم «طبرس» ميناميدند و اين را ميتوان در نام «شيخ طبرسي» -
عالم و مفسّر قرن پنجم- ديد.

درگذشت
همه عمر را به جز سفر کوتاهي که به دعوت قزل ارسلان 581-587 به يکي از نواحي نزديک گنجه کرد، در وطن خود باقي ماند تا در
سال ??? در همين شهر در سن شصت و سه سالگي درگذشت و به خاک سپرده شد. بعضي درگذشت او را بين سالهاي 599 تا 602 و
عمرش را شصت و سه سال و شش ماه نوشتهاند.

آثار
خمسه يا پنج گنج نظامي شامل:

* ليلي و مجنون
* هفت پيکر
* خسرو و شيرين
* مخزنالاسرار
* اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه

قديمي ترين مثنوي نظامي مخزن الاسرار است و بهترين آنها خسرو و شيرين است