اضطراب و ترس در بين کودکان به ويژه کودکان خردسال، بسيار رايج و متداول است و اين امر مي‌تواند ناشي از تجربه‌ها‌ي
گوناگون کودک در طي روزهاي زندگيش باشد. گروهي از کودکان بسيار ترسو و لاجرم گوشه گير مي‌باشند. که جزو يک
ويژگي و خصلت شخصيتي آنان و در واقع در حيطه مشکلات عاطفي کودک قرار مي‌گيرد. اينکه چگونه والدين کودک
مي‌توانند فرزندانشان را بي باک و نترس تربيت کنند، قطعا راه حل‌ها‌ي گوناگون و تدابير مختلفي مي‌تواند داشته باشد.اما آنچه
که دلپذيرتر وموثرتر مي‌تواند واقع گردد شرکت دادن کودکان در بازي‌ها‌ي گروهي است که با اين روش موجب مي‌گردد کودک
رابطه اش با اطرافيان بهتر شده و به آرامش برسد. البته فراهم نمودن و ايجاد کردن يک رابطه خوب در کودک، احتياج به
زحمت و کوشش بسيار دارد که اين زحمت بي تاثير در رفتار کودک نمي باشد و علاوه بر فراهم نمودن رابطه خوب کودک با
ديگران، حس حفاظت و دفاع و دوري را در او افزايش ميدهد. کودکان ترسو از نظر روابط اجتماعي خجول نيز مي‌باشند؛ بدين
صورت که اغلب به هنگام حضور در جمع، کودکان مذکور به دليل خجالت پشت سر مادرشان پنهان مي‌گردند. اغلب اين گونه
از کودکان در جدا شدن والدين با مشکل بزرگي روبه رو مي‌شوند و اغلب خود را به مادرشان مي‌چسبانند که دليل آن نيز همان
ويژگي شخصيت است که ازآن ياد شد. اعتقاد بسياري از روانشناسان کودک بر اين مطلب است که اگر رابطه خوبي بين والدين
و فرزندان حکمفرما باشد، مشکلات کمتري در کودکان پديدار خواهد شد که دليل و علت آن نيز بسيار واضح است.
جايي که کودک احساس آرامش مي‌کند، راحت تر مي‌تواند در رابطه خود با اطرافيان سازش و صلح برقرار کند. فرزنداني که
والدينشان را بسيار دوست داشته و به آنها اعتماد کامل دارند، کمتر مي‌ترسند ولي برعکس کودکاني که رابطه خوبي با والدين
ندارند داراي تزلزل شخصيت و ترسو مي‌باشند. متاسفانه بعضي از والدين از ترس به عنوان سلاحي نيرومند براي کنترل کردن
کودکان شان استفاده مي‌کنند و براي اينکارکودک را از تاريکي، تنبيه شدن به وسيله پدر، حيواناتي مثل سگ وگربه، اشخاصي
مانند دکتر و پليس و... مي‌ترسانند. اين رفتار والدين سبب مي‌شود که کودک شب‌ها‌ از ترس، خواب‌ها‌ي بد ببيند.

حتي بعضي کودکان از شدت ترس شب‌ها‌ انگشتان دست خود را مي‌مکند. ترس موجب تزلزل روحيه کودک مي‌شود، در نتيجه
کودک نمي تواند با والدين يا ديگران روابط خوبي ايجاد کند. براي ايجاد يک رابطه خوب و صميمي ضمن اينکه والدين بايد با
همديگر هماهنگي و اتحاد داشته باشند، بايد با فرزندانشان نيز متحد باشند. به علاوه براي هرکاري که انجام مي‌دهند، دليل قانع
کننده اي براي کودک داشته باشند.

از مباحث بالا سه نتيجه کلي را مي‌توان به دست آورد:
1. روابط کلي بين والدين با فرزندان بايد خوب و عاطفي باشد.
2. بازي‌ها‌ي گروهي و مشترک بين کودک و والدين برقرار باشد.
3. والدين در مقابل سرپيچي و سرکشي کودکان، واکنش صحيح و سنجيده اي داشته باشند.
با رعايت اصول فوق، ترس‌ها‌ي مخرب در کودک ايجاد نمي شود و شخصيت و روحيه او را خراب نمي کند. اين نکته بسيار
حساس و رعايت آن نيز در جهت رفع ترس در کودک بسيار حايز اهميت است و اينکه والدين نبايد نسبت به کارهاي بچه‌ها‌
سريعا عکي العمل نشان دهند زيرا اين عمل سبب ترس و وحشت کودکان خواهد شد. هر چه بيشتر کودک را از کاري منع کنيد
عس العمل بدتري ازخود نشان داده وبه آن کار حريص تر مي‌شود. سعي کنيد روابط دوستانه اي با آنها داشته باشيد.
آنها نسبت به عکس العملهاي والدين حساس مي‌شوند و در آنها ترس و وحشت ايجاد مي‌گردد. بازي‌ها‌ي والدين با کودکان بايد
طوري باشد که کودک را به ذوق بياورد و ترس‌ها‌يي که ناخودآگاه به وجود آمده از بين برود.
رکوردهاي ايران
رکوردهاي ايران
کودک
به ما امتياز دهيد :

با تشکر از حمايت شما