تالار آپادانا، تخت جمشيد
هخامنشيان در اقامتگاه هاي خود بناهايي را مي ساختند
که مي بايستي مبين قدرت و عظمت حکومت باشد. در دوران هخامنشيان يک سبک
معماري مخصوصي به وجود آمده بود که در آن سنن و آداب ملل مختلف ساکن در
کشور هخامنشتيان جلوه گري مي کرد. يکي از آثار اوليه معماري هخامنشيان،
کاخ کورش است که در نخستين اقامتگاه هخمانشيان در پاسارگاد (پازارگاد) بنا
شد و عبارت از يک رشته ساختمانهايي بود در ميان باغ و محصور به ديوار.
در ويرانه اين کاخ، کتيبه بسيار قديمي محفوظ مانده که مي گويد : "من
هستم کورش شاه هخامنشي." در پاسارگاد آرامگاه کورش نيز محفوظ مانده و آن
بناي کوچکي است از سنگ که شبيه به خانه مسکوني با سقف دو پوششي و در روي
پايه و شش پله پله بلند قرار گرفته است. در اين بنا هيچ گونه تزئيناتي
وجود ندارد.
اين مقبره از ساير مقبره هاي پادشاهان، که به معني و مفهوم واقعي کلمه از
بناهاي معماري بشمار نمي روند، متمايز است و عبارت از حفره اي است که در
درون صخره اي به وجود آمده و با برجستگي هاي حجاري و تزئينات معماري تزئين
شده است. طبق گفته مورخان باستاني در اين مقبره بر روي بستر طلا جسد
موميايي شده کورش قرار داشته است.
در پاسارگاد و نقش رستم که مقبره پادشاهان در آنجا قرار دارد،
ابنيه عجيبي به شکل برج هاي بلند که فاقد پنجره و تزئينات است، باقي مانده
و اينطور به نظر مي رسد که اين بناها در قديم معابدي بوده اند. داريوش در
کتيبه خود در بيستون مي نويسد که وي معابدي را که گوماتا (يکي از مغ هاي
شورشي) ويران کرده بود تجديد بنا کرده است. علاوه بر برجهاي اسرارآميزي که
اشاره شد، از آثار مذهبي، محراب هاي بزرگ سنگي و محل هايي را مي توان ذکر
کرد که به منظور پرستش اختصاص داشته و مسقف نيستند.
آرامگاه خشيار يکم، نقش رستم
در تخت جمشيد که از دوره سلطنت داريوش اقامتگاه
پادشاهان بوده، ابنيه به سبک کاخ ها اهميت زيادي دارد. کاخ هاي تخت جمشيد
در روي يک سکوي بلند قرار گرفته و با وجود داشتن اشکال مختلف معماري
ساختمان واحدي را تشکيل مي دهند که قدرت و عظمت دولت هخامنشيان را نمايان
مي سازد و از آثار ملتي است که موسس و موجد هنر و صنعت دوره هخامنشيان
بوده است.
کليه اين ابنيه، به استثناي يکي از آنها که به دوره اردشير سوم تعلق
دارد، طبق فرمان داريوش و خشيارشا بنا شده و ما مي توانيم از روي آنها در
باره وسعت فعاليت ساختماني اين پادشاهان و سبک معماري دوران شکوه و جلال
دولت هخامنشيان قضاوت کنيم. در تخت جمشيد دو نوع ساختمان به خوبي به چشم
مي خورد يکي "تاچار" قصر زمستاني، که در زمان داريوش ساختمان آن آغاز
گرديد و ديگري "آپادانا" سالن روبازي که بر روي ستونهاي بلند باريک با
پوشش چوبي استقرار دارد. اين قصر در زمان داريوش بنا شد و در زمان خشيارشا
و اردشير اول تجديد گرديد. سالن صد ستوني هم که در زمان خشيارشا بنا شده
از همين نوع محسوب مي شود.
بناي قصر داريوش که در اقامتگاه ديگر پادشاهان در پايتخت قديم
عيلام، يعني شوش ساخته شده، نوع ديگري است. در آنجا ابنيه قصر در اطراف
حياط مرکزي بر صبق اصول معماري ماوراي دجله و فرات متمرکز شده است.
کليه اين آثار مختلف معماري، حاکي از سنن مختلفي است که بر اساس
آنها سبک معماري دوران هخامنشيان به وجود آمده است. ترديدي نيست که هنر
هخامنشيان از لحاظ اين که يک هنر درباري بوده و از لحاظ عظمت و جلال مي
بايستي قدرت و جبروت پادشاهان را نمايان سازد، به دست ملل و قبايل گوناگون
بنا شده و خود ايرانيان در بناي آن کمتر کار کرده اند.
در اين هنر علاوه بر عناصر هنر محلي ايراني، عناصري نيز از هنر بين
النهرين و مصر و يونان نيز به چشم مي خورد. در شوشو از روي کتيبه داريوش
اول معلوم مي شود که استادان کليه ملل در ساختمان کاخ، که نشانه قدرت و
عظمت حکومت هخامنشيان بوده است، شرکت داشته اند.