بناهاي مقدس بر مبناي فلسفه‌اي كه از اعتقاد آدميان برمي‌خيزد، ساخته مي‌شوند.
زيگورات چغازنبيل از همين دست بناهاي مقدس است كه عناصر تفكر آميخته با تقدس
در آن ديده مي‌شوند.

زيگورات چغازنبيل بنايي است چندطبقه و به صورت مربع كه طبقه اول آن از طبقات
بالايي بزرگتر و وسيعتر است. اطراف اين بناي مربع شكل، حصارهاي دايره‌‌اي وجود
دارند كه تداعي كننده تركيب مربع و دايره در وجود اين بناي مقدسند. از اين لحاظ،
زيگورات چغازنبيل شبيه به خانه كعبه است. خانه كعبه بنايي سياه و مربع (مكعب) شكل
است كه مسلمانان با لباس سفيد احرام به دور آن دايره‌وار مي‌چرخند.

بناي زيگورات‌ها، اهرام، استوپاها، پاگوداها و بناهاي «ماندالا» شكل كه همگي از
بناهاي مقدس به شمار مي‌روند، از يك فلسفه همانند پيروي مي‌كنند. در همه اين‌بناها،
ساختمان‌هايي بلند از زمين به سوي آسمان و از فرش به سوي عرش مي‌روند كه به
نوعي تداعي‌گر كوه هستند و همه آن‌ها فضاي مقدسي هستند كه تصور مي‌شده در مركز
عالم قرار گرفته‌اند.

بنا به اعتقادات اسلامي، در «مجمع التواريخ و القصص» و مأخذهاي ديگر آمده است
كه سنگ‌هاي خانه كعبه را فرشتگان از پنج كوه مقدس و حجرالاسود را از بهشت
آورده‌اند. از آن پنج كوه نام طور سينا، طور زيتا (زيتون)، كوه جودي و كوه حرا
مشخصا آمده است. اين كوه‌ها از آن جهت مقدس‌شمرده شده‌اند كه نظركرده خداوند بودند
و پاي پيغمبران به آنها رسيده بود: موسي و طور سينا، نوح و كوه جودي، عيسي و كوه
زيتا، محمد و كوه حرا. در قاره آسيا و در نزديكي اولان‌باتور، پايتخت مغولستان كوهي
هست كه مغول‌ها آن را «بوگدوال» نام گذارده‌اند: به معناي «كوه خدا».

در واقع زيگورات‌ها، اهرام، مقابر و بناهاي برجي شكل، گنبدها و معابد چندين طبقه
بلند، پاگوداها و استوپاها، در همه جا نمادي از كوه و آسمان بودند. اين موضوع در
سرزمين‌هايي كه به طور طبيعي فاقد كوه بودند، بيشتر مشهود است، همانند: بين‌النهرين،
مصرسفلي، جنگل‌هاي مكزيك و پرو.

بناي زيگورات چغازنبيل، مربعي شكل است كه حصارهاي دايره‌اي به دور آن ديده
مي‌شوند. عدد چهار به عنوان عددي مقدس در معماري: چهار نشان‌دهنده چهار جهت
اصلي، چهار فصل سال، اضلاع مربع، بازوان صليب، چهار عنصر، چهار ستون عالم،
چهار منزل قمر، چهار مزاج، چهار بهشت و... است.

چهار در عهد قديم، عددي نمادين است. مثل چهار رودخانه بهشت كه صليبي شكل
هستند، چهار بخش زمين و غيره. از دورترين اعصار، حتي اعصار نزديك به پيش از
تاريخ، از چهار براي نشان دادن آنچه مستحكم، ملموس و محسوس است، استفاده مي‌شد.
چهار به گونه‌اي، رقمي الهي است. در بسياري از موارد، ‌هاله دور سر حضرت عيسي،
چهار پرتو دارد يا به چهار بخش شده است. وجود عدد چهار در معماري مذهبي بسيار
مشاهده مي‌شود. طرح‌هايي كه از بهشت كشيده شده، مربع (مستطيل) شكل و داراي
چهار درب هستند. مساجد ايراني ـ اسلامي گاه چهار ايواني (در چهار ضلع) هستند.
زيگورات معبد چغازنبيل هم داراي چهار درب ورودي است.

زيگورات: تشبيه معابد به كوه‌هاي كيهاني در فرهنگ بابليان جايگاه خاصي دارد و اين
ويژگي را در قالب فرم زيگورات‌هاي آنان مي‌توان ديد كه صعود از آن را رسيدن به قله
عالم مي‌دانستند. کلمه زيگورات يا زيقورات از فعل آکدي «زقارو» (Zegharoo) به
معناي بلند و برافراشته ساختن، گرفته شده است. زيگورات بنايي چند طبقه است که
مساحت هر طبقه از طبقه پاييني کوچکتر است؛ بنابراين، نماي هر طرف آن به شکل
يک پلکان است. اين زيگورات‌ها محل نگهداري مجسمه خدايان و انجام مراسم مذهبي
بوده‌اند.

زيگورات چغازنبيل: اكنون با توضيحاتي كه داده شد و مطالبي كه در زير ارايه مي‌شود،
درخواهيم يافت كه معماري و بناي زيگورات چغازنبيل بر پايه تفكري مقدس شكل گرفته
است. مهمترين معبد شهر باستاني دوراونتاش، زيگوراتي است که در مرکز شهر قرار
دارد. اين زيگورات وقف خدايان «اينشوشيناک» و «ناپيراشا» (گال) شده است.
«گيرشمن» بر پايه تجربيات خود و شواهد موجود معتقد بود که اين زيگورات در زمان
آباداني پنج طبقه داشته و ارتفاع آن حدود 52 متر بوده که تنها 5/2 طبقه از آن با
ارتفاع 23 تا 24 متر پابرجاست.

برخلاف زيگورات‌هاي بين‌النهرين که هر طبقه را روي طبقه قبلي مي‌ساختند، در اين
زيگورات ساخت هر طبقه از سطح زمين آغاز شده است. طبقه اول اين زيگورات
مربعي شکل و طول هر ضلع آن برابر با 2/102 متر يعني تقريباً برابر طول يک
زمين فوتبال است. جهات گوشه‌‌هاي زيگورات منطبق با چهار جهت اصلي يعني شمال،
جنوب، شرق و غرب است.

معبد اعلي که در بالاترين طبقه زيگورات يعني طبقه پنجم بوده اكنون از بين رفته است،
اما به نظر مي‌رسد مجسمه خدايان ناپيراشا و اينشوشيناک در اين معبد نگهداري مي‌شده.
در هنگام خاکبرداري از زيگورات هفتاد آجر نبشته‌دار پيدا شد که روي آنها به زبان
ايلامي و اکدي مطالبي بوده که نشان مي‌دهد اين معبد جايگاه خدايان ناپيراشا و
اينشوشيناک بوده است. در وسط هر يک از چهار ضلع زيگورات پلکاني وجود دارد و
هر يک از آنها با دروازه‌اي مسدود مي‌شده است. اين پله‌ها راه صعود به طبقات بالاتر
بوده‌اند.

يکي از راه‌هاي محاسبه تعداد طبقات زيگورات در نظر گرفتن شيب همين پله‌ها است.
بدين معني که اگر پله‌ها با همين شيب به سمت بالا ادامه پيدا کنند، در طبقه پنجم به
نزديکي مرکز زيگورات، يا ورودي معبد اعلي مي‌رسد. در بدنه زيگورات چغازنبيل،
پس از هر ده رديف آجر ساده يک رديف آجر نبشته‌دار به کار برده شده است. تا سال
1965 در شهر دورانتاش 5275 آجر نبشته و خشت نبشته به زبان‌هاي ايلامي و آکدي
کشف شده است. 659 عدد از اين آجرها بر بدنه زيگورات باقي مانده‌اند. اين نوشته‌ها
از وجود ادبياتي بسيار قوي در 3250 سال پيش در سرزمين ايلام حکايت مي‌کند.

زيگورات چغازنبيل درون حصارهاي دايره‌اي شكل قرار گرفته است. حصار، ديوار و
حلقه سنگ‌چين كه مكان‌هاي مقدس را در بر مي‌گيرند، جزو كهن‌ترين ساختارهاي
معماري حرم‌ها به شمار مي‌روند
رکوردهاي ايران
زيگورات چغازنبيل - معبد خدايان ايران باستان