همه چيزدر مورد پاسارگاد
مقدمه
استان فارس از قديمي ترين مراکز تمدن بشري محسوب مي شود.قرنها مرکز حکومت شاهنشاهي بوده است .سلسه هاي بزرگي همچون
هخامنشيان و ساسانيان در اين سرزمين تشکيل شده اند پس از اسلام مسلمانان براي اولين بار در دوره خلافت عمر اقدام به تسخير فارس
کردند تنها سه قرن پس از اسلام شيراز پايتخت اولين حکومت ايراني گرديد صفاريان پس از آن آل بويه ،سلجوقيان،آل مظفر،صفويه ،زنديه،
قاجاريه ، پهلوي تاثيراتي بر استان فارس نهاده اند.نتيجه اين پيشينه تاريخي آثار باستاني مذهبي ،منحصر به فردي است از جمله آنها مي توان
به آثار تاريخي همچون تخت جمشيد،مجموعه پاسارگاد،کاخها ،عمارتها قلعه ها و آرامگاه ها و آتشکده ها و جاذبه هاي طبيعي و انوع درياچه
ها ،تالاب ها،رودخانه ها ،باغها،موزهها اشاره کرد.
پيشينه سياسي پاسارگاد
شهرستان پاسارگاد درسال 1384 باتلفيق قسمتهايي ازشهرستان خرم بيد ومرودشت تاسيس شد شهرستان پاسارگاد جديد التاسيس تاسال
1383 بخشي ازشهرستانهاي مرودشت بوده است اين شهرستان درشمال استان قرارگرفته وازشمال به شهرستان هاي خرم بيد واقليد ازجنوب
به شهرستان هاي ارسنجان ومرودشت ازشرق به شهرستان بوانات وازغرب به شهرستان مرودشت محدود شده است. نژاد مردم پاسارگاد
آريايي و از طوايف پارسي ، لر، ، كردشولي، علي شاقلي، ميش مست، كلمبه، حنايي، ايل خاص ، ترك، عرب و ابو موسي مي باشند.
ديرينگي پاسارگاد . طبق نوشته ها هخامنشيان ازطايفه پاسارگاديان بوده اند که درپارس اقامت داشته اند وسر سلسه آنها هخامنشيان بوده است
به قدرت رسيدن پارسي ها وسلسله هخامنشي (550-330 قبل ازميلاد)يکي ازوقايع مهم تاريخ قديم است.اينان دولتي تاسيس کردند که دنياي
قديم رابه استثناي دو سوم يونان تحت تسلط خوددرآوردند .شاهنشاهي هخامنشي رانخستين امپراطوري تاريخ جهان مي دانند.
منطقهاي كه امروزه با نام پاسارگاد مي شناسيم، از اوايل هزاره چهارم پيش از ميلاد تا اوايل هزاره دوم داراي سکونتگاهها و جمعيت فراواني
بوده و آثار آن در محوطههاي پيش از تاريخي «تل نخودي»، «تل سهآسياب» و تپه «دو تولون» و بتازگي در محوطه بسيار غني و مهم
«تنگه بلاغي هور درمنطقه بوده که مورد علاقه وتوجه جهانيان بويژه علاقه مندان به ميراث ملل مي باشد براين مبنا استانداري ووزارت
کشور بعد ازتصميم به ايجاد شهرستان درآن منطقه وبراي برجسته نمودن وزنده نگه داشتن نام وياد پاسارگاد درسطح ايران وجهان ترجيح داد
نام پاسارگاد رابرشهرستان جديد التاسيس قرار دهد ازطرف ديگر بانيان احداث مجموعه پاسارگاد دولت هخامنشي بوده است که مسئولين
محترم وزارت کشور واستانداري باتاسيس بخش هخامنش دربرجسته ترنمودن آثار کوروش هخامنشي نامگذاري کرده اند واين امر نشان دهنده
احترام وجايگاه بلند هخامنش دربين قبائل پارس بوده است که مسئولين محترم وزارت کشور واستانداري فارس بانکته سنجي وظرافت تمام اين
مسئله رامورد توجه قرارداده اند. در سال 88 به خاطر دلايلي نام هخامنش به بخش پاسارگاد تغيير نام داد.
نام پاسارگاد
در باره نام پاسارگاد، اختلافه نظرها فراوانتر است. اين نام را براي نخستين بار سر رابرت كرپورتر در نخستين سالهاي سده نوزدهم
ميلادي و با اقتباس از نظريه جيمز موريه بكار برد و در آن زمان بيشتر پژوهشگران اين نامگذاري را نپذيرفتند و هنوز هم شايد برخي بر
اين گمان هستند؛ اما اسناد نويافته جاي ترديدي در درستي محل پاسارگاد باقي نميگذارد.
نام پاسارگاد شكل يوناني شده واژه هخامنشي «باتراكاتاش» است كه بارها در الواح عيلامي تختجمشيد بکار رفته است؛ اما از گونه فارسي
باستان آن آگاهي درستي در دست نيست. از سوي ديگر هرودوت واژه پاسارگاد را نه براي يك مكان، بلكه براي قبيلهاي به همين نام بكار
برده است.
رونالد كنت بر اين باور است كه گونه فارسي باستان نام پاسارگاد، «پَـئيشييا اووادا» بوده كه معني «جايگاه نوشته/ نوشتارخانه» را ميدهد
و در کتيبه داريوش در بيستون هم بکار رفته است.
ويژگيهاي مجموعه پاسارگاد
برخلاف تختجمشيد که همه بناها بر روي يک سکوي از پيش آمادهشده متمرکز شدهاند، در اينجا بناها در محوطه وسيع 6 کيلومتر مربعي
جاي گرفتهاند و در گذشته شاخابهاي از رود پلوار از ميان آن ميگذشته است. پاسارگاد، نشستنگاه و جايگاه گردهماييهاي همگاني و محل
تقويم آفتابي رسمي کشور (بناي معروف به زندان سليمان)، آرامگاه کورش و به احتمالي ضعيف پايتخت همو و پسرش کمبوجيه دوم بوده
است. با توجه به نظر رونالد كنت، کاملاّ ممکن است که منظور از «گنجنبشت/ کتابخانه استخر» ، همان پاسارگاد بوده باشد و به اين ترتيب
ممکن است که پاسارگاد، يك فرهنگستان يا همان كتابخانه بزرگ استخر بوده باشد.
به موجب گزارشهاي تاريخنگاران گذشته و نيز برخي شواهد بدست آمده، همه بناهاي پاسارگاد در ميان باغي زيبا و سرسبز و سرشار از آب
روان واقع بودهاند و امروزه هم در فصل بهار گونههاي متعدد و متنوعي از گلها و گياهان صحرايي در اين منطقه ميرويد. اين باغها نمونه
«پرديس» هايي است که در ايران رونق و رواج چشمگيري داشته و واژههاي «فردوس» و «پارک» از همان واژه ايراني «پرديس»
برگرفته شدهاند.وجود باغات سرسبز سعادتشهر گواه حفظ اين سنت ديرينه است.
ويژگيهاي ظاهري آرامگاه
آرامگاه کورش تنها از نوعي سنگ ماسهاي که به مرمر سفيد شباهت دارد، ساخته شده و در ساخت آن از هيچگونه مواد و مصالح ديگري
استفاده نشده است. سنگها که از معدني در شمال خاوري سيوند بدست آمده، در قطعات بسيار بزرگ که گاه وزن هر کدام آنها به دهها تن
ميرسد، به شيوه خشکهچين بر روي هم چيده و بنا گرديده است و گاه براي اتصال محکمتر آنها از قطعات آهني دم چلچلهاي استفاده شده
است. اين قطعات آهني در طول زمان از چشم سارقان پنهان نمانده است. با اينهمه و عليرغم گذشت بيش از 2500 سال از عمر ساختمان و
پشت سر گذاردن زمينلرزهها و حادثههاي ديگر طبيعي و انساني، بناي آرامگاه کورش همچنان سالم و پايدار و استوار بر جاي مانده و
نشانهاي است از توانمنديها و شايستگيهاي معماران، دانشمندان و صنعتگران ايراني.
منشور کورش هخامنشي
منشور كورش هخامنشي، كهنترين بيانيه حقوق بشرِ شناخته شده جهان و سند سربلندي ايرانيان از همزيستي آشتيجويانه و گراميداشتِ باورها
و انديشههاي همه مردمان تابعه در هنگامه بنيادگذاري نخستين امپراطوري جهان است. دنياي باستان همواره از آتش جنگها و يورشهاي
بيپايان در رنج بوده است و كشورهاي آشتيجو نيز ناچار بودهاند تا براي رهايي مردمان خود از تاختوتازهاي هميشگي همسايگان ناآرام، به
رويارويي و چيرگي بر آنان بپردازند. اما مهم اين است كه پيروزمندانِ ميدان نبرد و چيرهشدگان بر شهرها، چگونه با سپاه شكسته و مردم
فرودست رفتار ميكردهاند؟تاريخنامههاي بشري بازگوكننده رفتار نيك كورش بزرگ، پادشاه نيرومندترين كشور آنروز جهان، و كنشهاي
ستيزنده ديگر فرمانروايان گيتي بوده است.
جهان امروز، نه با چشمداشت بر خاك سرزمينها، كه با تاختن بر انديشه، باورها، غرور و هويت ملي مردمان، چيرگي بر آنان را در سر
ميپروراند. مردماني كه باورها و هويت ملي و تاريخي خود را به فراموشي سپارند؛ مردماني كه نيازمند دانش و فنآوري كشورهاي ديگر
باشند؛ شكستخوردگان جهان امروزند. پيشينيان ما گذشتهاي سرافرازانه براي ما به ارمغان نهادند. ما براي فرزندان آينده خود چه دستاوردي
داريم و براي شكسته نشدن در جهانِ سخت نامهربان امروز، چه راههايي انديشيدهايم؟
در سال 1258 خورشيدي/ 1879 ميلادي، به دنبال كاوشهاي گروه انگليسي در معبد بزرگ اِسَـگيلَـه (نيايشگاه مَـردوک، خداي بزرگ
بابلي) در شهر باستاني بـابِـل در مياندورود (بينالنهرين) استوانهاي از گل پخته بدست باستانشناسي كـلداني به نام «هرمز رسـام» پيدا شد كه
امروزه در موزه بريتانيا در شهر لندن نگهداري ميشود.
مشخصات جغرافيايي شهرستان
شهرستان پاسارگاد باوسعت حدود،1665 کيلومتر مربع معادل 4/1 درصد مساحت استان رابه خود اختصاص داده است اين شهرستان
درشمال استان قرارگرفته وازشمال به شهرستان هاي خرم بيد واقليد ازجنوب به شهرستان هاي ارسنجان ومرودشت ازشرق به شهرستان
بوانات وازغرب به شهرستان مرودشت محدود شده است اين شهرستان داراي 1شهر 2بخش ، 4دهستان و42 آبادي داراي سکنه است.تنها
شهر اين شهرستان سعادت شهراست داراي دوبخش پاسارگاد ومرکزي مي باشد بخش مرکزي بامرکزيت سعادت شهر داراي دودهستان
سرپنيران وکمين است.
بخش هخامنش(پاسارگاد) بامرکزيت مادرسليمان داراي دودهستان مادرسليمان وابولوردي است منطقه باستاني پاسارگاد دردهستان مادرسليمان
روستاي مادرسليمان در 15/53 درجه طول جغرافيايي و15/30 درجه عرض جغرافيايي قراردارد اين روستا مرکز دهستان مادرسليمان
است اين منطقه ازشمال ،شرق وغرب به اراضي کشاورزي وازجنوب به روستاي مادرسليمان محدود مي باشد .ارتفاع آن از سطح دريا
1850 متر مي باشد شهرستان مورد مطالعه در100 کيلومتري شهر شيراز ودر 65 کيلومتري شهر مرودشت قراردارد.
ويژگي هاي اقليمي وزيست محيطي
الف -درجه حرارت:ميانگين سالانه دماي هوادرمنطقه مورد مطالعه طي دوره پانزده ساله 15،7 درجه سانتيگراد بوده است طي دوره مذکور
طي همين مدت ميانگين حداقل وحداکثر درجه حرارت درمنطقه مورد مطالعه به ترتيب 7،6 و 23،5 درجه سانتيگراد بوده است.
ب- رطوبت نسبي:طي دوره پانزده ساله ميانگين سالانه درمنطقه مورد مطالعه 50،8 درصد بوده است.
ج-ميزان بارندگي:ميانگين بارندگي سالانه درمنطقه مورد مطالعه 410،3 ميليمتر مي باشد.
د-باد:باستناد اطلاعات بدست آمده جهت وزش باد غالبا ازجنوب غرب به شمال شرق است وسرعت باد4،5 نات برساعت مي باشد.
3-1-2-2- پوشش گياهي وحيات جانوري
پوشش گياهي شهرستان به دوطبقه انسان ساخت وطبيعي تقسيم مي شود پوشش گياهي انسان ساخت شامل مزارع و باغات وپوشش گياهي
طبيعي شامل جنگل ومرتع مي باشد مزارع منطقه مورد مطالعه دراطراف شهر سعادتشهر و بخش پاسارگاد وجوددارد.مساحت باغات
درشهرستان بسيار زياداست.
جنگلهاي طبيعي در تنگه بلاغي ،تنگه پيرچوپان ،کوههاي موسي خاني ،گردنه خرسي ،تنگه کمين ،گود بنه ،منطقه سر پنيران ،رشته کوه
برف دان ،با تراکم متوسط رو به زياد ديده ميشود. درختان منطقه غالبا ، بنه ، بادام کوهي ،کيالک ،ارژن ،کيکم و....مي باشد.
پوشش مرتعي بسيار غني در دامنه ارتفاعات منطقه ديده ميشود. وجود چشمه سارها و آبگيرها در دامنه کوهها باعث بوجود آمدن مراتع
سرسبز با پوشش گياهي متنوع شده است .
وجود خاک حاصلخيز ،آب و هواي معتدل و 15 رشته قنات قديمي و تعداد بيشماري چاه کم عمق و عميق زمينه را براي رشد کشاورزي و
باغداري مناسب نموده است .
حيا ت جانوري :
با توجه به پوشش جنگلي و وسعت آن حيات جانوري با تنوع فوق العاده موجود مي باشد .وجود چشمه سارها د ردامنه کوهها و دره ها باعث
بوجود آمدن محيط مناسبي جهت توليد مثل و بقاي آنان شده است حيات وحش اين سرزمين به چهار دسته تقسيم مي شود پرندگان -جانوران -
آب زيان و حشرات که هر کدام داراي زير گروه و راسته هاي متفاوتي مي باشد.
حيوانات : اين دسته به دو گروه بزرگ اهلي و وحشي تقسيم مي شود که هر گروه بستگي به نوع زندگي و خوراک آن طبقه بندي مي شود
.چراگاههاي وسيع با پوشش مناسب شرايط را براي زندگي مسالمت آميز علف خواران بوجود آورده است.
حيوانات اهلي شامل اسب ،گاو، گوسفند،خر،بز،گاوميش و سگ بوده که اين دسته در کنار انسانها از دير باز نقش بسزاي داشته اند که امروزه
بصورت تکي يا گروهي و يا بصورت صنعتي پرورش مي يابند که عمدتا گوسفندان و بز ها به صورت سنتي در قالب گروههاي بزرگ به
سرپرستي چوپان هاي محلي در چراگاهاي کوههاي اطراف به چرا برده مي شوند. که اين خود براي تغذييه حيوانات شکارچي چون گرگ ،
روباه ،خرس و يوزپلنگ زمينه را مساعد مي نمايد.
حيوانات وحشي انسانگرا که به دسته شغالها ،سگ گرگ ها،راسو ها تقسيم مي شوند عمدتا در حاشيه شهر و روستا و در بين باغات لانه
سازي کرده به توليد مثل مشغول مي شوند و از راه دستبرد زدن به گله داني و مرغدانيها و هرزگاهي حمله به دسته بزغاله ها غذاي خود را
تهيه مي نمايند.
حيوانات وحشي که بصورت انفرادي و يا دسته جمعي در پوشش جنگلي و در کنار چشمه سارها زندگي کرده يا به چرا مشغولند يا خود
شکارچي مي باشند.عمدتا کل،بز،ميش،قوچ،غزال،آهو،گراز به عنوان علفخواران محسوب شده و دسته حيوانات شکارچي شامل کفتار،گرگ،
روباه،يوزپلنگ وخرس مي باشند .به استناد تجربيات شکار چيان هر زگاهي گور خز وحشي نيز در منطقه ديده شده است . مارهاي خوش
خط خال جعفري ،کبري ،افعي در ميان بوته زارها و خصوصا در ميان شالوده ديوارهاي سنگي باغات منتهي به کوه به وفور ديده مي
شود.لاک پشت علفخوار در منطقه زياد بوده و هرزگاهي در ميان درختان انگور ديده شده اند.در اين ميان به مستندات موجود مي توان
گزارشات و تجربيات افرادي را بيان نمود که خود شخصا با اين حيوانات برخورد نموده اند مثل داستان حسين تنه که با خرسي در تنگه
بلاغي گلاويز مي شود.
تنگه بلاغي و کوههاي موسي خاني همچنين جنگلهاي تنگه پير چوپان بصورت طبيعي با توجه به وسعت و غير قابل نفوذ بودنش منطقه
حفاظت شده اي را براي ايشان به ارمغان آورده و بستر مناسبي براي رشد و نمو آنها شده است.
پرندگان:پرندگان در اين منطقه به دودسته بزرگ بومي و مهاجر تقسيم مي شود . با توجه به شرايط آب و هوايي و وجود تالاب سد سيوند و
رودخانه پلوار در تنگه بلاغي وجود پرندگان مهاجر نيز در منطقه را امکان پذير نموده است که با مطالعات انجام گرفته 15 راسته پرنده و
45تيره و 124 گونه در طبيعت اين منطقه موجود بوده که زمينه رابراي توسعه پرنده نگري مناسب نموده است.
انواع پرندگان آبزي که عمدتا در تنگه بلاغي و در جوار رودخانه پلوار زندگي کرده که بعضي مثل پليکان سفيد و خاکستري نادر بوده و
پرندگاني همچون باکلان و چنگر به وفور ديده مي شود .آسمان صاف زمينه براي اوج گرفتن عقاب طلايي ،و تالابي مساعد گرديده است .از
دير باز حکايت ها ي عاميانه از شوم بودن شاه بوف در منطقه رواج داشته و دارد اين پرنده شب زي بسيار زيبا در بلنداي قله ها ديده مي
شود .عقاب دريايي دم سفيد بر درههاي منتهي به تالاب در بلنداي صخره ها لانه سازي مي نمايد .
کبک و تيهو که از ديرباز و از زمان باستان شکار مناسبي براي شکار چيان به شمار مي رفته به وفور در منطقه وجود دارد.و در آخر
پرندگان باغي انسان گرا که شامل راسته گنجشک سانان از قبيل انواع سسک ،گنجشک،توکا ، زرد پره و .... وجود داشته و زيبايي باغات
هميشه با صداي خوش آنها دو چندان مي گردد.فصل بهار همراه با باز شدن شکوفه هاي بادام زمان مناسبي براي جفت گيري پرندگان است.