چهل و پنج کيلومتر مانده به بيجار در استان کردستان، يک قلعه بي نظير و زيبا را مي توانيد ببينيد که هيبت و عظمتش هنوز هم لا به لاي
ديواره اي آجري ماندگار است. قلعه اي به نام قمچقاي که شايد شما را به ياد تخت سليمان بيندازد و همين دليل اصلي آن است که باستان
شناسان مي گويند قم چقاي عمري به قدمت تاريخ ايران دارد. حتي تا دوره مادها و مانايي ها.
قمچقاي از يک طرف به دره اي مشرف است که در قديم به دره شاهان شهرت داشت و پوشيده از تيعه هاي بلند و خطرناکي است که بالا
رفتن از آن را برايتان سخت مي کند. از جنوب غربي، جنوب شرقي و شرق هم قلعه به پرتگاه مي رسد. بنابراين اگر کوهنورد نيستيد و از
صخره نوردي چيزي نمي دانيد، بهتر است همان پايين قلعه بايستيد و هيبت قلعه را تماشا کنيد و سعي کنيد داخل آن را تصور کنيد.
سنگ هاي تراش خورده «قم چقاي» متاسفانه بي نام و نشان تر از آن هستند که بتوان بر اساس ويژگي هايشان زمان ساخت قلعه را به
طور دقيق مشخص کرد، با اين حال بعضي از باستان شناسان احتمال قوي مي دهند که عمر اين بنا حتي به دوره هاي پيش از ميلاد مسيح
هم برسد.
ما برايتان مي گوييم که داخل قلعه چه چيزهايي براي تماشا وجود دارد
قبل از هر چيز، بگذاريد از سنگ هاي بنا برايتان بگوييم. سنگ هاي تراش خورده «قم چقاي» متاسفانه بي نام و نشان تر از آن هستند که
بتوان بر اساس ويژگي هايشان زمان ساخت قلعه را به طور دقيق مشخص کرد، با اين حال بعضي از باستان شناسان احتمال قوي مي دهند
که عمر اين بنا حتي به دوره هاي پيش از ميلاد مسيح هم برسد. مثلا دوره مانايي و ماد که تا دوره هاي ساساني و اسلامي هم مورد استفاده
بوده است. باستان شناساني که سال ها قبل به داخل قلعه رفته اند، مي گويند در آن سفال هاي دوره اسلامي (قرن 6 و 7 ه.ق) پيدا کرده اند
و اين نشان دهنده کاربري اين بنا در دوره اسلامي است.
در سمت شمال قلعه که کوه کمي نرم تر و کوتاه تر است، مي توانيد بقاياي ديوار عريض و محکمي را ببينيد که از سنگ و ملات ساخته
شده و تصويري از برج هاي نيم استوانه را به وجود آورده است. اينجا دروازه قلعه است. پشت اين قلعه حصارهاي ديگري هم در کنار
رودخانه و در واقع عمود بر بستر آن کشيده شده که گفته مي شود عمرشان با عمر قرون وسطي يک اندازه است.
خارج از قلعه در سمت شمال غربي هم بقايايي از ديواره ها و تراس بندي ها ديده مي شود و اين قسمت، از طريق پلکاني که از سنگ کوه
تراشيده شده به سرزمين هاي مرتفع شمالي مرتبط مي شود.
اما به جز اين ها، در داخل قلعه يک آب انبار نسبتا مرتفع هم وجود دارد که در دل کوه ساخته شده. در نزديکي آن يک تونل در دل کوه
ساخته شده که 42 پله در راهروي خود دارد و اين نشان مي دهد آب انبار در اين قلعه اهميت زيادي داشته است. جالب است بدانيد که آب
انبار اين بنا هم شباهت زيادي به آب انباري دارد که در زندان سليمان وجود داشته و اين نشانه ديگري از قدمت قلعه تا دوره مانايي است.
در قمچاي يک کتيبه هم وجود دارد که در مجلهي اثر راجع به آن چنين آمدهاست: «با توجه به اين حقيقت که قدمت کتيبه ي قمچقاي از
الواح سومري بيشتر است (هزارهي چهارم ق. م) و با توجه به در نظر گرفتن اين موضوع که اولين واضعان خط، سومريان بودهاند
تصور ميشود که قلعه و کتيبهي قمچقاي در اصل متعلق به سومريان بوده است».
محمود کردواني هم در سال 1356 ش. به بررسي قلعه و کتيبهقمچقاي مي پردازد که در مجلهي بنياد فرهنگ ايران در سال 1356 چنين
آمده است: «وجود اين تمدن آن هم در حدود هزارهي چهارم ق.م باعث اعجاب و شگفتي است، اما موضوعي که بيش از همه چيز انسان
را به تحسين وا مي دارد، وجود کتيبهي مکشوفه که با خط نيمه تصويري (هيراتيک) به دست اقوام و ساکنين اين قلعه نوشته شده، گواه بر
فرهنگ و تمدن مترقي اين اقوام است.
فرستنده:مريم خرد