افضلالدّين بديلبن علي خاقاني شرواني متخلّص به خاقاني از جمله بزرگ ترين قصيدهسرايان تاريخ شعر و ادب فارسي بهشمار
ميآيد. از القاب مهم وي حسان العجم ميباشد. آرامگاه او هماکنون در شهر تبريز قرار دارد.
خاقاني در سال 505 - 520 هجري - در شروان يا شيروان چشم به جهان گشود. پدرش، به نام علي در شروان به شغل درودگري اشتغال
داشت؛ آنگاه که جان به جانآفرين تسليم ميکند، عمويش به نام کافيالدين سرپرستي وي را بهعهده ميگيرد. کافيالدين مردي فرهيخته بود و
به شغل داروگري اشتغال داشت. وي که ظاهراً در فقه، ادبيات و بهويژه در نثر دست داشت، در تربيت و آموزش برادرزاده خود، کوشش
فراوان به عمل ميآورد که شاعر نيز از آن ياد کردهاست.
مرگ کافيالدين، خاقاني را عميقا متأثر مينمايد که به همين مناسبت و به منظور بزرگداشت وي، چندين قصيده و مراثي سرودهاست. از
ديگر وقايع تلخ زندگي خاقاني مرگ فرزندش «رشيد» در سن بيست سالگي است که بدين مناسبت نيز احساس خود را به نظم کشيدهاست.
خاقاني بدون شک يکي از بلندپايهترين شاعران پارسي است و ازجمله اديباني است که مورد استقبال و و اقتباس ديگر شاعران قرار
گرفتهاست. حتي شاعران بلندپايهاي مانند سعدي و حافظ بسياري از ابداعات و مضامين او را استقبال و تضمين نمودهاند.
مقبرةالشعراي تبريز، محل دفن حدود 400 تن از دانشمندان و اديبان نامآور ايران است.همچنين ديوان خاقاني يکي از پيچيدهترين ديوانهاست
و به همين سبب از منظر مقام سخنوري و توانايي، در بين عامه مردم از توجه کمتري برخوردار است. چون هم فهم درست و لذت بردن از
اشعارش نياز به سطح بسيار بالايي از چيرگي به زبان پارسي و ديگر دانشها مانند: پزشکي کهن ايراني که بيشتر بر مبناي گياهشناسي و
داروشناسي بود، نجوم، تاريخ، قرآنشناسي و حديثشناسي دارد ؛ و هم اينکه خواننده بايد با شعر پارسي از ديدگاه فني و به اصطلاح
«صنعت شعر»، به حد کافي مطلع باشد تا بتواند به اشعار پرمغز خاقاني بدرستي پيببرد.
خاقاني يکي از شاعران کلاسيک ايران است که بعضي از آثارش بازتاب صادقانهزندگي واقعي او است. بعضي از قطعات و قصيدههاي
خاقاني بازگو کننده? رخدادها و اتفاقات واقعي زندگي شاعر هستند. از همينرو، با وجود اينکه سبک شعر خاقاني تصنع است بازهم
خواننده? آشنا با اشعار خاقاني بدون شک با بسياري از خصوصيات زندگي شاعر، ويژگيهاي اخلاقي، احساسات واقعي و بطورکلي با
شاعر از ديدگاه روانشناسي و جامعهشناسي زمان وي آگاه ميگردد.
خاقاني در سال 577 - 595 هجري - در شهر تبريز درگذشت.
آثار خاقاني
قصايد خاقاني به نسبت در مرتبهاي بالا قرار دارد. از او قطعات بسيار خوبي نيز دردست است اما غزلياتش در سطح قصايد او نيستند. شعر
خاقاني سبکي ديرياب و بغرنج دارد و بيشتر، نظمي است هنرمندانه با گرايشهاي سخنوري و دقايق لفظي. از آثار خاقاني که در دست است
يکي ديوان اشعار اوست و ديگري مثنوي تحفةالعراقين. علاوه برآن، ميتوان به منشأت خاقاني و مثنوي کوتاه ختمالغرايب نيز اشاره کرد.
خاقاني آن کسان که طريق تو ميروند زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
بس طفل کارزوي ترازوي زر کند بادام از آن خرد که ترازو کند ز پوست
گيرم که مارچوبه کند تن به شکل مار کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست
تأثير هنر خاقاني بر حافظ
بنا به وجود مضامين و تعابير همانند در اشعار خاقاني و حافظ و سعدي و نيز با توجّه به پارهاي از غزليات هموزن و قافيه? آنها ميتوان
نگرش اين دو شاعر بزرگ را به ديوان خاقاني نتيجه گرفت. به عنوان نمونه ميتوان موارد زير را شاهد آورد:
ديدي که يار چون زدل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بيفکند و برنداشت
خاقاني
ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت؟ بشکست عهد و از غم ما هيچ غم نداشت؟
حافظ
خاقاني و نظامي
از معاصران خاقاني ميان او و نظامي گنجوي بسبب قرب جوار رشتههاي مودت مستحکم بود و چون خاقاني درگذشت،نظامي در رثايش
چنين سرود:
به خود گفتم که خاقاني دريغاگوي من باشد دريغا من شدم آخر دريغاگوي خاقاني
آن مصر مملكت كه تو ديدي خراب شد وآن نيل مكرمت كه شنيدي سراب شد
از مزاج اهل عالم مردمي كم جوي از آنك هرگز از كاشانه كركس همايي برنخاست
باور نكردمي كه رسد سوي كوه، كوه مـردم رسد بهمردم باور بكردمي
كوهي بود تنم كه بدو كـوه غم رسيد من مردمم چرا نرسيـدم بهمردمي
جان صرف كند درآرزويم گر خود همه شير مرغ جويم
خصم تو كور و تو آئينه كور آئينه شناسد؟ هيهات
دورنگي ِ شب و روز ِ سپهر بوقلمون پرند عمر تورا ميبرند رنگ و بها
همتت در جهان نميگنجد هفتدريا سـبو نميدارد