دانش آموزان و مربیان کودکستان برسابه، نخستین کودکستان ایرانی در شهر
تهران، یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۱۷
برسابه هوسپیان (۱۲۸۵-۱۳۷۸) یک بانوی ارمنی و زاده اصفهان [بنا به قولی چهار محال بختیاری ] دانشآموخته رشته تعلیم و تربیت از
دانشگاه ژنو بود که از یک سالگی به همراه خانواده اش ساکن تهران شد. او نخستین کودکستان ایرانی را در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی با مجوز
رسمی وزارت فرهنگ در تهران تاسیس کرد. در عکس بالا مادموازل برسابه هوسپیان ( آن گونه که شاگردانش او را صدا میزدند) در وسط
عکس در میان دانش آموزان و همکارانش نشسته است. جلیل شرکاء، نفر دوم از چپ ایستاده در ردیف آخر کسی است که این اواخر این عکس
را از البوم شخصی اش و توسط برادرزاده اش منتشر کرد.
کودکستان برسابه در خیابان ممتازالدوله (شاهآباد) با دو کلاس، یک سالن ناهارخوری و یک دفتر گشایش یافت. کودکستانی که با چهار شاگرد
آغاز به کار کرد بزودی تبدیل به یک مجتمع آموزشی شامل کودکستان، دبستان و دبیرستان گردید و چهارصد شاگرد پیدا کرد و در نتیجه به
محل بزرگتری در خیابان صفیعلیشاه منتقل شد. آموزش در مدارس برسابه از ابتدای کار به زبان فارسی بود. روایت درس خواندن در مدارس
برسابه به قلم بعضی، از جمله دکتر صدرالدین الهی، روزنامه نگار و استاد روزنامه نگاری، گویای تلاش های ارزنده این بانوی ارمنی است. ا
در طول عمر نود و چهار سالهاش، سربلند و عاشق زندگی کرد، سربلند و عاشق نیز از جهان رفتهر چند سالهای آخرعمر را بهسختی گذراند.
برسابه هوسپیان مدتها قبل از دریافت امتیاز کودکستان هنرپیشة تئاتر بود و با معزالدین فکری، نعمتاله شیبانی، کلنل وزیری،نوشین و لرتا
همکاری میکرد. وی در طول عمر پر بار خود بسیار سفر کرد و دنیا را دید. برسابه که تشنة آگاهی بود در این سفرها دورههای مختلف را
گذراند وبه دیدار موسیو تزارک، خانم مونتهسوری، دکتر پیاژه، خانم کلاپارِت و بسیاری دیگر از مربیان مشهور جهان رفت و در سر کلاسها
و دورههای آموزش معلمی و مدیریت آنها نشست.
در فعالیتهای اجتماعی برسابه هوسپیان همواره زنی پیشتاز و پیشرو بود و از کوشندگان و مبارزان حقوق زنان بشمار میرفت و در
سازمانهای گوناگون خیریه عضویت داشت. در کارنامه فعالیتهای آموزشی و فرهنگی برسابه هوسپیان چندین مدال سپاس و افتخار نیز ثبت
شده است.
خانم برسابه دو سال بعد از انقلاب - پس از نیم قرن کار خستگیناپذیر معلمی و مدیریت - بازنشسته شد ولی آرام ننشست و تورهای سفری راه
انداخت. هوسپیان پس از آمدن به امریکا سالها به تنهایی در گلندل زندگی کردبرسابه هوسپیان اواخر عمر خود را، علیرغم عشقی که به ایران و
کودکان آن داشت، نه در ایران که به ناچار در امریکا سپری کرد و در سال ۱۳۷۸ هجری شمسی در آن کشور بدرود حیات گفت.